من هرگز نمی توانم

یک کارمند ساده ی بانک،

فروشنده ی موادّ غذایی،

رئیس یک حزب،

راننده تاکسی،

یا یک بازاریاب امور تبلیغاتی باشم.

همیشه دوست داشتم ساعت ها،

 در ارتفاعی بالاتر از شهر بایستم،

و در انبوه ساختمان ها،

دنبال خانه ی کسی بگردم،

که دوستش دارم.

برای همین،

کارگر شدم !

 

" سابیر هاکا "