آنلاین گرافیک
DR.ANIMATOR@YAHOO.COMآموزش آنلاین گرافیک1.طراحی آرم.2.طراحی حروف.3.طراحی کلمه.4.کالیگرافی5 بافت.6.کنتراست و .........
+ نوشته شده در جمعه هفتم تیر ۱۳۹۲ ساعت 16:23 توسط مهسا
|
دگرگون
یک ترانه می تواند
لحظه ای را تغییر دهد.
یک ایده می تواند
دنیایی را عوض کند.
یک قدم می تواند
سفری را آغاز کند.
امّا یک دعا می تواند
حتّی ناممکن را دگرگون کند.
+ نوشته شده در پنجشنبه ششم تیر ۱۳۹۲ ساعت 23:54 توسط مهسا
|
سکوت گناه است
(1850–...1919) الا ویلر ویلکاکس
+ نوشته شده در پنجشنبه ششم تیر ۱۳۹۲ ساعت 16:47 توسط مهسا
|
کعبه
روی پـــــرده ی کعــبه ؛ این آیه حک شده اســت :
نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّيأَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــيمُ
و مـــن . . . هنــــوز و تا همیشــه
به همین یک آیــه دلخــوشــــم : "
بندگانم را آگاه کن که من بخشندهی مهــــربانم ! "
+ نوشته شده در چهارشنبه پنجم تیر ۱۳۹۲ ساعت 22:27 توسط مهسا
|
کودک
کودک فقر هستم
رنگ چهره ام
از نوازش تیز آفتاب است
و لباسم با گرد و خاک، آشنا
حرف هایم
همه اش، آه و درد است
همبازی ام آب و گل و
یا شاید
بازی چند بچه گربه مرا بخنداند
برای دیدنم
نیاز به صدا کردن نیست
همین نزدیکی ها
آنگاه که تو
با لالایی مادرانه
به رویای آغوش ستارگان می روی
این سوتر
من به عشق قرص ماه
برف را آب می کنم
(رضا روستا)
رنگ چهره ام
از نوازش تیز آفتاب است
و لباسم با گرد و خاک، آشنا
حرف هایم
همه اش، آه و درد است
همبازی ام آب و گل و
یا شاید
بازی چند بچه گربه مرا بخنداند
برای دیدنم
نیاز به صدا کردن نیست
همین نزدیکی ها
آنگاه که تو
با لالایی مادرانه
به رویای آغوش ستارگان می روی
این سوتر
من به عشق قرص ماه
برف را آب می کنم
(رضا روستا)
+ نوشته شده در چهارشنبه پنجم تیر ۱۳۹۲ ساعت 22:22 توسط مهسا
|
فالگیر با تجربه
یادتون باشه هیچ وقت با فال قهوه و تارو
ت و شمع شوخی نکنید وسراغ کسانی که از روی سرگرمی اینکارو انجام میدن نرید زندگی جدیه اون رو شوخی نگیریدdr.animator@yahoo.com
+ نوشته شده در چهارشنبه پنجم تیر ۱۳۹۲ ساعت 14:40 توسط مهسا
|
نمیخواستم
نمیخواستم تو را ناراحت کنم ، اما انگار کردم . وقتی که با شانههایِ بالا گرفته از تو میگفتم . نمیخواستم وقتی که نامِ تو را بلند میخواندم ، تو را ناراحت کنم . نمیخواستم وقتی که در همیشه ، در هرجا ، تو را به نامِ کوچک صدا میکردم ، ناراحت بشوی . نمیخواستم تو را ناراحت کنم ، اما انگار کردم . وقتی که آن همه تو راخواب دیدَم .
نمیخواستم ، اما
+ نوشته شده در چهارشنبه پنجم تیر ۱۳۹۲ ساعت 14:13 توسط مهسا
|
یادمون باشه
اما گفته هارو نمیتونیم پس بگیریم . . .
+ نوشته شده در سه شنبه چهارم تیر ۱۳۹۲ ساعت 17:21 توسط مهسا
|
بادکنک
بیشتر از هر اسباببازی دیگهای برایش بادکنک میخرم
بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد میده.بهش یاد میده که باید بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره.
بهش یاد میده که چیزای دوست داشتنی میتونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ
مقصری از بین بروند، پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه.
و مهمتر از همه:
بهش یاد میده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید آنقدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه
نفس کشیدنش رو ببنده،
چون ممکنه برای همیشه از دستش بده
+ نوشته شده در دوشنبه سوم تیر ۱۳۹۲ ساعت 13:18 توسط مهسا
|
[
گاهی بهترین راه،
برای جلب توجّه کسی،
این است که،
از توجّه کردن به او،
دست بکشید !
+ نوشته شده در دوشنبه سوم تیر ۱۳۹۲ ساعت 13:12 توسط مهسا
|
دعا
چیزهایی که دست کم می گیرید،
کسی دیگر،
برای بدست آوردن شان،
راز و نیاز می کند !
+ نوشته شده در دوشنبه سوم تیر ۱۳۹۲ ساعت 12:55 توسط مهسا
|
بینا
نه هر چشمِ بسته ای،
خواب است؛
نه هر چشمِ بازی،
بینا
+ نوشته شده در دوشنبه سوم تیر ۱۳۹۲ ساعت 12:45 توسط مهسا
|
دووووور بمان !
نزدیکی،هیچ سودی ندارد.
فقط،
معمولا همه چیز را خراب می کند !!!
+ نوشته شده در شنبه یکم تیر ۱۳۹۲ ساعت 22:0 توسط مهسا
|
god
> دست غم باز گلویم میفشرد،نم نمک اشکی باریدن گرفت
>
> رد پای ماه پشت پنجره و صدای زوزه ی وحشی باد،ناگهان
>
> موجی به دل چنگی زد،نام تو روی دلم برقی زد،کی توانم گم کنم آرامشم را؟هرگز...
>
> من خدایا با تو آرامش را،خوب خوب می فهمم.آن هنگام که زمزمه میکنم:
>
> (سبحانک لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
>
> فاستجبنا له و نجینا له من الغم و کذلک ننجی المومنین
>
> و صلی الله و علی سیدنا محمد و آله اجمعین
>
> و الحمد لله رب العالمین
>
> وحسبنا الله و نعم الوکیلو لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
>
> (پاکیزه ای تو نیست معبودی جز تو پاکیزه ای تو بدرستی من هستم از ستمکاران
>
> پس اجابت نمودیم او را و نجات دادیم او را از غم و همچنان نجات میدهیم
>
> ایمان آورندگان را
>
> و رحمت خدا بر سید ما محمد و آل او همه اش و
>
> حمد خدایی را که پروردگار جهانیان است
>
> و کافی است ما را خدا و بهتر وکیل است و نیست قدرت و نه قوت جز از خدای اعلی و
> بزرگ)
>
> یا در آن هنگام که رد پایت در تمام جاده های زندگی فانوس من شد. کی توانم گم
> کنم آرامشم را؟هرگز
> یا کافی... ...یا کافی یا
> کافی
+ نوشته شده در شنبه یکم تیر ۱۳۹۲ ساعت 13:27 توسط مهسا
|
دیدن آینده در فال قهوه/تاروت/شمع