ADABI

مگر می شود

آدم فقط یک بار،

عاشق بشود؟
عشقِ ابدی،فقط حرف است.پیش می آید که آدم،خیلی خاطرِ کسی را بخواهد،
امّا همیشه وقتی آدم فکر می کند که
دلش،سخت پیش یکی،گرفتار است،
یک دفعه،
یک جایی،
می بیند که دلش،
ته دلش،
برای یکی دیگر هم می لرزد.اگر با وفا باشد،
دلش را خفه می کند و تا آخر عمر،

حسرتِ آن دل لرزه برایش می ماند.اگر بی وفا باشد،
می لغزد و تمام عمرش،
عذابِ گناه،بر دلش می ماند.هیچ کس،حکمت اش را نمی داند.حالا با خودِ آدم است که
حسرت را بخواهد یا عذاب گناه را.یکی را باید انتخاب کند.
فرار ندارد !!!

 

" آرش حجازی "


a

این روزها که می‌گذرد، جور دیگرم

دیگر خیال و فکر تو افتاده از سرم

 

دیگر دلم برای تو پرپر نمی‌زند

دیگر کلاغ رفته به جلد کبوترم

 

دیگر خودم برای خودم شام می‌پزم

دیگر خودم برای خودم هدیه می‌خرم

 

دیگر بلد شدم که خداحافظی کنم

دیگر بلد شدم که بهانه نیاورم

 

اسمت چه بود؟ آه از این پرتی حواس

این روزها من اسم کسی را نمی‌برم

 

رضاکیاسالار

adabi

یک روز رسد غمی به اندازه ی کوه؛

یک روز رسد نشاط  اندازه ی دشت؛

افسانه ی زندگی چنین است عزیز؛

در سایه ی کوه باید از دشت گذشت ...

dozd


اينايي که کسي از کاراشون سردرنمياره،
اينايي که کاراشونو هميشه ساکت و آروم انجام ميدن،
اينايي که عشقشون لباس مشکيه،
اينايي که دلشون نمياد وقتي که خوابي بيدارت کنن،
اينايي که روزا براشون بي معني شده و شبا فقط کار ميکنن،
اينايي که با ديواره خونه ها يه دنيا خاطره دارن،
اينا رو خيلي زياد مواظبشون باشيد،
اين لامصبا دزدن